روزهای هفته هر کدام
شکل و رنگ و بوی خودشان را دارند ...
شنبه بدترکیب و تلخ و موذی است
و شبیه به دختر ترشیدهی طوبی خانم است
دراز، لاغر، با چشمهای ریز بدجنس !
یکشنبه ساده و خر است
و برای خودش الکی آن وسط میچرخد ...
دوشنبه شکل آقای حشمت الممالک است :
متین، موقر، با کت و شلوار خاکستری و عصا !
سهشنبه خجالتی و آرام است
و رنگش سبز روشن یا زرد لیمویی است .
چهارشنبه خُل است.
چاق و چله و بگو بخند است.
بوی عدس پلوی خوشمزهی حسن آقا را میدهد
پنجشنبه بهشت است
و جمعه دو قسمت دارد :
صبح تا ظهرش زنده و پر جنب و جوش است.
مثل پدر، پر از کار و ورزش و پول و سلامتی.
رو به غروب، سنگین و دلگیر میشود،
پر از دلهرههای پراکنده و غصههای
بیدلیل و یک جور احساس
گناه و دل درد از پرخوری ظهر ...!

گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند
#فروغ_فرخزاد
میگویند؛
حرف ها هم پا دارند
پاهای بزرگی که گاهی
روی دلی میگذارند
و جایشان برای همیشـه
می مانند.
مراقب حرفهایمان باشیم
دل که رنجید از کسی
خرسند کردن مشکل است...