بسم رب الشهدا و الصدیقین
بالهایت به سمت پرواز است
چشمهایت دو چشم راز است
تا شهادت کمی تحمل کن
در این باغ تا ابد باز است
خون " عباس " بود در رگ تو
غیرتت عشق را سبب ساز است
که دم شاعران چنین گرم است
که دل لاله ها چنین تازه است
دور نور "حسین " می گردد
جسم پروانه ای که جانباز است
" هر ده انگشت شهر ، بی تو بنان "
هر لبی با تو گرم آواز است

در غم جانگداز ... « میخواند »
مادری که الهه ناز است
پسرش را به آسمان ببرید
پسرش قله ی سرافراز است
شعر از (ع.دهقانی)