من لرم بروتوس. من گیلکم بروتوس.

خیلی ها پیشتر به من هشدار داده بودند که زیادی بزرگش می پنداری. به وقتش مانند همه از پشت خنجر می زند و بی وفایی از او خواهی دید. اما من لر ساده دل همه را مانند خودم یک رنگ می دانستم. بارها رفتار دوگانه اش را دیدم و دم نزدم آخر گیلکی هستم از جنس میرزا سعی می کنم تا حد توان حتی دشمنم هم نصیحت کنم چه برسه به تو نارفیق هموطن.

پیشتر از بازی تراکتور و نفت خیلی این مطالب را پیش بینی می کردم. می دانستم تراکتور قهرمان شود عده ای با لباس و پرچم ترکیه و جمهوری آذربایجان از این مساله سواستفاده می کنند. باز هم می دانستم تراکتور قهرمان نشود بایستی همه ایران تاوان پس دهند!!!!. آن هم برای اخراج اندو بنده خدا که تا همین چندی پیش به جد و آباد قومش هر چه دلتان خواست ، گفتید!!!

 شاید تقصیر خود ماست که نمک ستارخان و باقرخان و باکری ها موجب شده خیلی مسائل یادمان برود یا خود را به فراموشی بزنیم. به قول خود دوستان عیبی یوخ. به قول دوستان مافیای فوتبال ناداوری کرد ( و البته ناداوری هم شد) لذا حق دارند به مقامات مملکت ، اسطوره های ملی ، شهروندان اصفهانی ، رئیس جمهور توهین کنند. چون عصبانی هم هستند حق دارند!!! بله کلاً حق دارند چرا که پول نفت مسجد سلیمانی ، گچسارانی خرج چند تیم می شود. در بهترین نقاط ایران زمین نه فقط در تهران که در رشت و شیراز و خود اصفهان بهترین خانه و امکانات را دارند. در تمامی این شهر اسامی مارال، آیناز، آتا ، آذربایجان و............. به راحتی بر سردر مغازه ها هست. کسی آنها را بابت صحبت کردنشان به زبانشان اذیت نمی کند و نبض اقتصاد ممکلت را در دست دارند و هیچ کسی جزء آنها حق ندارد که از آن چیزی که دوست دارد دفاع کند. در مورد کوروش بزرگ هر زشتی به اسم نقد بنویسند بایستی تحمل کنی!!. به فردوسی هر توهینی کنند بایستی با مدارا برخورد کنی!!. به زبان فارسی هر تهمتی بزنند بایستب صبوری کنی. اما کسی حق ندارد به فلان تماشگر تراکتور سازی بگوید که پیراهن بیگانه از تنت در بیار و یا اگر طرفدار این تیم هستی تجزیه طلبی بعضی طرفداران را بی تفاوت عبور نکن. بگذریم. من گیلکم بی رفیق بی مرام مانند میرزا با هر اهانتی به کشورم تا حد جان مبارزه می کنم. برای من هم اصلاً مهم نیست که سپاهان قهرمان شود یا تراکتور. من لرم ، از راهم کوتاه نمیام. راستی از لر گفتم. یادتان نرفته که بعضی از هم تباران شما برای ما فیلم ساختند و هر چه دوست داشتند نثارمان کردند. اعتراض ما را دیدید؟ در آن تجزیه طلبی بود؟!!! آتش زدن پرچم کشور بود؟ در باکو جمع شدیم و علیه کشورمان شعار دادیم؟!!. بدبختی ما و شما این است ما فقط از حقمان دفاع می کنیم منتها یادمان نمی رود که ایرانی هستیم اما شماها به وقت دلخوری همه چیز را از یادتان می رود. تکرار می کنم هر تیمی بخواهد محفلی شود برای عناصر ضد ایرانی حقش همین شعر لری است که من برای دوستان می گذارم :

 دایه دایه وقت جنگه(مادر، مادرم وقت جنگ است) وقت دوسی وا تفنگه (زمان آشتی با تفنگ رسیده است)

نال نال برنویا چنی قشنگه (سر و صدای تفنگ های برنو خیلی قشنگ است)

سنگران برمنت لشم در آریت (سنگر ها را خراب کنید و جنازه ام را در بیارید)

بورتم سی دالکم بونگمه وراریت (جنازه ام را برای مادرم ببرید تا برایم شیون سر دهد)

نازی تو سی بکو جومه ورته (ای نازی… لباس مشکی بر تن کن)

دور کردن دو قورسو شیر نرته (شیر نرت را در قبرستان به خاک سپردند)

دایه دایه وقت جنگه (مادر، مادرم وقت جنگ است)

قطار که بالای سرم پرش د شنگه( قطار(جای فشنگ ) بالای سرم پر از فشنگ است)

قلایا نه بگردیت چینه و چینه (قلعه ها را دیوار به دیوار بگردید)

لشکمه ور داریت کافر نیینه (جنازه ام را در بیارید تا کافری آن را نبیند)

کاغذی ره بکنید و او دخترونم(نامه ای برای دخترانم بفرستید)

بعدخوم شی نکنن و او دشمنونم( تا بعد از من به دشمنانم شوهر نکنند)

برارونم خیلین هزار هزارن (برادرانم خیلی اند، هزار هزار…)

سی تقاص خینه مه سر ور میارن(برای گرفتن انتقام خون من بر خواهند خواست)