
چقدر این روزهایم تو را کم دارد، آقا جونم!
دل من، غم ِغربتِ عالـم دارد، آقا جونم!
باورم نیست اینقدر زود عزم سفر کردی
خانه، امروز رنگ وبوی غم دارد، آقاجونم!
چه صفایی داشت طواف خانه ی حق با تو
نگاهت بر کعبه چه اشتیاقی دارد، آقا جونم!
عهد کردیم که سفرهای دگر هم باهم برویم
تک پریدی و قلبم زکوچت سوز دارد، آقا جونم!
طعم شوق نگاه آخرت در باغ، در یادم حک شد،
فکر نبودن تو دیگر، چه دردی دارد، آقا جونم!
روز پدر بود و تو نبودی و چه سرد بود خانه!
اندوه دل از پیچ نگاهها شراره دارد، آقا جونم!
شب میداند به دنبال صدایت سرگردانیم همچو ماه
مـریم برایت یک بغل عشق هدیه دارد، آقا جونم..!
« نوشته : مریم یعقوبی »
