ورود به سایت
رتبه کلی: 2485


درباره من
تو هم میری...
من یاد گرفته ام،

وقتی بغض میکنم

وقتی اشک میریزم

منتظر هیچ دستی نباشم....

من یاد گرفته ام

که اگر زمین میخورم خودم برخیزم.....

من یاد گرفته ام

که همه رهگذرند همه
حتی تو .......!!

اروین-حسینی (-arvin- )    

همراه با کاروان امام حسین

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۲۸ ساعت 17:39 بازدید کل: 165 بازدید امروز: 165
 

شَراف (و ذُو حُسَم) 

زمان: شنبه 26 ذی الحجه 60 هجری

حضرت در منزلگاه شراف دستور دادند که آب فراوان برداشته و صبحگاهان حرکت کنند. در میان راه و هنگام ظهر به لشکری برخوردند و امام حسین(علیه السلام) با سرعت و قبل از دشمن در منزل «ذُوحَسَم» مستقر شد. آنگاه امام(علیه السلام) فرمان داد تا لشکر دشمن و نیز اسبان آنان را سیراب کنند .

لشکر امام(علیه السلام) و لشکر دشمن به فرماندهی حُر، نماز ظهر و عصر را به امامت حضرت خواندند.
 

امام سپاه حُر را چنین خطاب فرمود:  ما اهل بیت سزاوارتر به ولایت و حکومت بر شما هستیم از مدعیانی که بر اساس عدالت رفتار نمی کنند و در حق شما ستم روا می دارند. ای مردم! من به سوی شما نیامدم مگر آن که دعوتم کردید. پس اگر از آمدنم ناخشنودید، بازگردم.»
 

تا حضرت خواست برگردد، حُر مانع گشت. حضرت فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟ حُر گفت: مأمورم که تو را به نزد عبیدالله بن زیاد ببرم . حال اگر نمی پذیری، حداقل راهی را انتخاب کن که نه به کوفه باشد و نه به مدینه .
 

از سخنان حضرت در این منزلگاه:
 

مگر نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پرهیز نمی شود. در این حال سزاوار است که مؤمن، لقای پروردگار را طلب کند.
 
 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۲۸ - ۱۷:۴۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (4)